ههههه

لاشه ي عاشقيم سگ خوره ي نامرديه تو...!!!

انقدر خون به دلم هست كه هارت بكند...!!!

ب هر حال زندگي...بگويي نگويي..؟

بلوفي بيس نيست...نه؟

ميز بازي كوچك است...كارت ها ناقص...و آن قدر ضعيف دست اورده اي ك رغبت نميكني...

بازي را تا اخر بروي.....!


ساحل دلت را ب خدا بسپار...!

خودش قشنگ ترين قايق را برايت خواهد فرستاد....!


من در اين كلبه خوشم...تو در ان اوج ك هستي.. خوش باش...!

من ب عشق تو خوشم...تو ب عشق هر ك هستي خوش باش...!

در گذر گاه زمان...خيمه شب بازي دهر...با همه تلخي شيريني خود ميگذرد...

عشق ها ميميرند...رنگ ها رنگ كدر ميگيرند...وفقط خاطره هاست...ك چه شيرين چه تلخ....

دست نخورده باقي ميماند...

دوستت دارم...!نگو تكراريست...!

شايد روزي برسد...

نباشم تكرارش كنم...!

ازم پرسید منو دوست داري.....

ازم پرسید منو دوست داري یازندگيتو..؟!

 گفتم زندگيمو..!!

اما نپرسید چرا!!!بغض کرد...گریه کرد... رفت برای همیشه..!!

!اماهيچوقت نفهميد که همه ی زندگيم خودش بود..!!



گدايي..

گدايي همه جورش بده...

گدايي عشق! از همش بد تره...

در بازي زندگي...

در بازي زندگي

انسان در ابتدا گول خور است..  ودر پايان گول زن..

به عبارت ديگر... او بره به دنيا مي ايد وروباه از دنيا ميرود...

عاشق طرز فكر ادما نشيد..

عاشق طرز فكر ادما نشيد..

ادمها زيبا فكر ميكنند..زيبا حرف ميزنند..

اما..!

زيبا زندگي نمي كنند...


کاش میدونستی...!

کاش میدونستی... 

اونی که نشسته...

همیشه خسته نیست!

شاید جایی برای رفتن نداره..!!

انصاف نیست ….

انصاف نیست ….

دنیا آنقدر کوچک باشد که آدم های تکراری را روزی هزار بار ببینی...

و آنقدر بزرگ باشد … 

 که نتوانی آن کس را که دلت میخواهد حتی یک بار ببینی...

دنبال كسي نيستم................

دنبال کسی نیستم که وقتی میگم ميرم..!!

بگه :نرو..!!

کسی رو میخوام که وقتی گفتم ميرم..!!

بگه:

صب کن منم باهات بیامتنها نرو..!!

گمان ميكردم......

گمان میکردم قانع باشی و به شکستن دلم!اکتفا کنی..!! 

 نه اینکه فستیوالی ازدروغ!به راه بیندازی..!! 

و در آخر بگویي: “میروم تا اذیت نشویبهترين من..!!

پسر و دختر

 پسر:  

 بزرگترین ارزوت چیه؟ 

دختر: 

 اینکه عشقمو زیر بارون بغل کنم تو چی؟

پسر:

 اینکه کسی که زیر بارون بغلش میکنی من باشم...


رفتنت..!!نبودنت..!!نامرديت..!!

رفتنت..!!نبودنت..!!نامرديت..!!

هیچ کدوم, نه اذیتم کرد..!!

 نه واسم سوال شد..!!

فقط یه بغض داره خفم میکنه..!!

. چه جوری نگات کرد..!!

که منو تنها گذاشتی؟؟؟

هيسسسسسسس..!!!

هیس! ساكت! یك كف مرتب... به افتخاره رفتنش بزنید... چه بااحساس منو گذاشت ورفت...!!!

ادم ها.....

ادم ها لالت ميكنند..

بعد هم ميپرسند..

چرا حرف نميزني؟..

اين خنده دار ترين ..

نمايشنامه ي دنيا بود...

بر گور من...

بر گور من بنويسيد..!!

يك جنگجو كه نجنگيد..

اما..

شكست خورد...

برای دلم گاهی....

براي دلم گاهي,مادري مهربان ميشوم.

دست نوازش بر سرش ميكشم.

ميگويم: غصه نخور ميگذرد...

براي دلم گاهي پدر ميشوم"خشمگين ميگويم:

بس كن ديگربزرگ شدي..اري...دلم از دسته من خسته شده است

حتما نبايد كسي.....

حتما نبايد كسي پدرت را كشته باشد..

تا تو از او بيزار باشي..ادم هايي يافت ميشوند كه....

راه رفتنشان..گفتنشان.. نگاهشان.. وحتي.. 

لبخندشان در تو بيزاري مي روياند...!

نات......!!!

نات:به من يه كوچولو وقت بده..

ميشه يه روز ديگه بميرم؟..

مرگ:امكان نداره.. من اجازه ندارم..

نات:فقط يه روز.. يه بيست و چهارساعت نا قابل..

مرگ:به چه دردت ميخوره..

نات:راديو همين الان اعلام كرد كه فردا هوا بارونيه..

نتيجه ي بد جنسي

موش در خانه صاحب مزرعه تله موش ديد!!!به مرغ و گوسفند وگاو خبر داد. همه گفتند:تله موش مشكله توست به ما ربطي ندارد!! 

ادامه نوشته